زودتر از موقع شروع کردن کاری
 
English as a second language
We Are Different

jump the gun

زودتر از موقع شروع کردن کاری

to start doing something too soon or ahead of everybody else

EXAMPLE 1: Nicole really jumped the gun by writing her acceptance speech before the results of the elections were announced.

EXAMPLE 2: The bookstore jumped the gun by selling the new Harry Potter book two weeks before its official release date.
 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:, :: 7:21 PM
مهدی روحی

درباره وبلاگ


انگلیسی و دیگر هیچ... با عرض سلام خدمت دوستان عزیز این وبلاگ به منظور ارائه مطالبی جهت کمک به زبان آموزان ساخته شده است . از دوستان خواهشمندم با نظرات و انتقادات خودشان ما را در ارائه هر چه بهتر این هدف یاری نمایند .با تشکر
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Any thing which U want و آدرس revenge.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->